مأموریت ما برای آنها که میخواهند در مسیر باشند
کلافه و بیحوصله، پاکت سیب زمینیها و باقی سفارشات مامان را محکم در بغل گرفتهام و آرام از گوشه کوچه راه میروم. نوجوانی همسن و سال خودم دواندوان از کنارم رد میشود و یک دسته کاغذ را داخل پاکت خریدهایم میاندازد. چند ثانیه بعد دو مأمور را میبینم که به همان سمت میدوند.
همراهی با امام
به خانه میرسم و کاغذها را باز میکنم. «… صبور باشید و استقامت کنید. در مقابل ظلم تسلیم نشوید. اینها رفتنی هستند و شما باقی هستید. سرنیزه در مقابل عواطف یک ملت دوام ندارد…. ۱۳۴۶/۱/۲۷»
انتهای نامهها نوشته بود «روحالله الموسویالخمینی». چیزی در میان متن نامهها دستم را گرفت و با خود کشید. یک سال بعد، خودم را در میان استقبالکنندگان از امام خمینی دیدم. شوق زندگی در چشمهای مردم و امام خمینی برق میزد. تو هم همراه این زندگی شو.

● عکس را ببین، خودت را به جای یکی از حاضرین این عکس تصور کن. فکر کن در سال ۱۳۵۷ چهارده ساله هستی و امام خمینی(رحمتالله علیه) به ایران برگشتهاند.
● سخنرانی امام خمینی بعد از ورودش به ایران در بهشت زهرا (۱۲ بهمن ۵۷) را بخوان. چه چیزی در حرفهای امام خمینی (رحمت الله علیه)، تو را برای همراهی با انقلاب تشویق میکند؟ کدام هدف امام خمینی(رحمت الله علیه)، برای تو مهم است؟
● دلیل همراهیِ خودت با امام را بنویس و با همین عکس با هشتگ در_مسیر در قسمت آپلود سایت برای ما بفرست.